و من این روزها ...عشق را دیدم
که از دیدن بازی گوشی های این بازیگران روزگار
پیر شده بود...
و دارم فکر می کنم
که عصای عقل را به دست عشق دهم...
تا زمین نخورد...
و من این روزها...
در خیابان های ذهنم ...
مابین احساس و منطق قدم می زنم...
و تعادل را میانشان حفظ می کنم...
زیرا که می ترسم از پارادوکس های اتفاقی این روزگار...
آری محبت را با محبت...
عشق را با عشق ...
دیگر پاسخ نمی دهند...
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.